Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-03@21:00:53 GMT

جمال خاشقچی و تاریخ سر‌سپردگی

تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۰۵۰۱۱

   رضا شاه‌ملکی*

   امروز گویا سالروز قتل شگفت‌آور جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد سعودی است. قصدم بررسی سیاسی ماجرا نیست بلکه می‌خواهم به این بهانه ریشه‌های تاریخی داستانی همچنان معاصر و در جریان را پی‌گیری کنم اگرچه به قول استاد باستانی پاریزی در روایت تاریخ و در همان گام اول، با سد اهل سیاست برخورد می‌کنیم!

   تامل برانگیز است که چگونه ماجرای خاشقچی را رسانه‌های معتبر جهانی در آمریکا و اروپا به دقت دنبال می‌کردند و نامش سر خط خبر‌ها بود حال آن که وقتی روزنامه‌نگاران دیگری در همین خاورمیانه زندانی می‌شدند یا می‌شوند، ربوده می‌شدند یا می‌شوند و کشته می‌شدند و می‌شوند خبر هیچیک این همه بازتاب نداشت و ندارد؟

  شاید چون خاشقچی جدا از یک مخالف سیاسی بودن، تبعه آمریکا هم بوده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در واقع چیزی شبیه همان واژه دو_تابعیتی آشنای خودمان. با اندکی تامل تاریخی در می‌یابیم که استبداد و تاریخ استبداد زده نقش نخست این روایت است. چیزی که او را واداشت خود را به آمریکا برساند و تحت الحمایه شود تا بتواند ادامه دهد، هرچند افاقه هم نکرد. 

   در تاریخ خودمان جمله معروفی بوده: چه فرمان یزدان چه فرمان شاه! یعنی اینکه حکم شاه به مثابه فرمان خداوند نیز هست و البته اینگونه جان و مال ملت (‌محمدعلی شاه می گفت رعایا، چون به واژه ملت حساسیت داشت!) در دست شاه است. عموما ملجأ و پناهگاهی نیز برای تظلم خواهی نبود. هرچند شاه نباید از عدالت که یکی از شروط  مشروعیت فرمانروا ‌بود خارج می شد اما استبداد کمتر در بند "نصایح الملوک‌ها" است.

    باری، بست نشستن‌ها  و خانه و حرم برخی علما و شفاعت کردن بزرگان؛ تنها پناه محکومین و مغضوبین بود و البته این موارد همواره در دسترس نبودند و چندان فراگیر نیز نبودند و یا در حاشیه بودند. مگر چندبار تیمور لنگی پیدا می‌شد که در عین خونخواری، شفاعت صوفی‌یی مانند شهاب‌الدین بسطامی در حق مردم هرات را بپذیرد؟


    در تاریخ ما شانس هم کمتر به نپمردم روی خوش نشان داده تا مثلا کریم‌خانی به قدرت برسد که به قول عبدالکریم شیرازی و در روزگار او: (...شیراز از اکثر بقاع ربعِ مسکون معمورتر و از اغلب بلادِ مشهوره عالم امکان مشهورتر، خُلقش در کمال آرام و در بستر امن و امان ...) [ تاریخ زندیه]

  تقریباً از اوایل دوره قاجار که ایران روابطش با جهان غرب در تمام سطوح عمق بیشتری یافت، سر و کله سفارتخانه های غربی هم پیدا شد.سفارت روس و انگلیس و البته بعدها عثمانی پیشتاز بودند. بنا براین آنها از اوضاع جامعه و دربار ایران با خبر بودند و ایران بدلیل فقدان سفارت در کشورهای دیگر، بی خبر از اوضاع جهان...


   امیرکبیر که خود دشمن سر سپردگی بود نخستین کسی است که به اهمیت تاسیس سفارت در ممالک دیگر پی برد. باز هم به امیر کبیر باز خواهیم گشت. این سفارت خانه‌های خارجی  در واقع دولتی در دولت بودند و روز به روز نیز دامنه دخالت هایشان گسترش می‌یافت. تا جایی که حتی در امور داخلی حرمسرا نیز دخالت می کردند! در این بین حکومت استبدادی راه خود را می رفت. مصادره ها و فرمان های مجازات بی محاکمه و برکناری ها و... به دلیل فقدان قانون که می‌بایست پناه طبیعی مردم  باشد جاری و ساری بود.


   این عاملی شد تا عده ای به این فکر  بیفتند تا خود را تحت الحمایه قرار دهند. شواهد فراوان است. از آقاخان نوری صدر اعظم مملکت که خودرا برای فرار از مصادره‌ها و مجازات های فراتر از قانون (کدام قانون؟ راستی تا یادم نرفته بگویم ناصرالدین شاه هم به کلمه قانون حساسیت داشت! و می‌گفت به جای قانون بگویید قاعده!) تحت الحمایه (سرسپرده) انگلیس کرده بود تا عباس میرزا ملک آرا برادر ناتنی  ناصرالدین شاه که توطئه اهل حرم قصد از میان برداشتن اورا داشت و با تحت الحمایگی انگلیس نجات یافت تا خود محمدعلی شاه  که سری در سفارت روس داشت تا فلان شاهزاده و فلان وزیر و فلان سفیر و فلان مدیر دوتابعیتی!


 در واقع استبداد و بی قانونی موجب میشد افراد خود را تحت الحمایه دولت نیرومند تر خارجی قرار دهند. نتیجه آنکه هم دامنه دخالت خارجی گسترده تر می‌شد و یارگیری از رجال و سردمداران افزون‌تر و هم وقتی مامور مالیات مثلا سراغ فلان الدوله می رفت که بیا و مالیات خود را بده، می گفت بنده تحت تابعیت انگلیس هستم و با قوانین شما کاری ندارم!


   این بلایی است که از  استبداد برخاسته بود، و این چرخه در خاورمیانه تکرار و تکرار و تکرار شده وگرنه چه کسی دیده در دوره قاجار و یا پهلوی  یک انگلیسی یا فرانسوی تابعیت دولت عثمانی را بگیرد؟ آنها هم که  تحت الحمایه نبودند و روح بلندی داشتند سر از باغ نگارستان در می آوردند یا سر از حمام فین و یا بر سر دار و گاه به تیر غیبی  گرفتار.

 
  این پوشش خبری گسترده از داستان رازآلود جمال خاشقچی نیز  کارکردهای مهم برای غرب داشت که مهم ترین آن دادن سیگنال تشویقی به آنانی بود که هنوز سودای وطن‌دوستی در سر داشتنند و دارند. این پیام مخابره می‌شود که ببینید ما چگونه از تحت الحمایه‌های خود دفاع می‌کنیم، حال که قانونی نیست تا به آن پناه ببرید، پس بشتابید که شما نیز می‌توانید برای خود نامی در دفتر تاریخ سر سپردگی دست و پا کنید.

------------------------

* تاریخ پژوه

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: ایران تاریخ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۰۵۰۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بنویسید تا به دست بیاورید

باید نخست بدانید که رویا خلق شدنی است و شما اولین نفری نیستید که به رویاهایتان دست پیدا می‌کنید و آخرین نفر هم نیستید.

به گزارش ایسنا، فقط نویسنده‌ها و روزنامه‌نگاران و منتقدان هنر یا پژوهشگران نیستند که باید بنویسند بلکه هر کس که می‌خواهد رویاهایش به هدف دست یافتنی تبدیل شود باید هر روز بنویسد. برای اینکه روزی یک استکان چای برای خود  بریزید و به اینکه به رویایتان دست یافتید افتخار کنید. و چای را مزه مزه کنید. همه راههای که رفتید خاطرات تلخ و شیرین خود بیاندیشید و لبخند رضایت بزنید.

باید نخست بدانید که رویا خلق شدنی است و شما اولین نفری نیستید که به رویاهایتان دست پیدا می‌کنید و آخرین نفر هم نیستید. بعد تصمیم بگیرید به بررسی راههای که شما را به آرزوهایتان می‌رساند بپردازید  و انتخاب کنید.

6 تکنیک برای نوشتن اهداف و آرزوها

مشخص نمودن خواسته‌ها

شاید دیدید افرادی که مردد بین خواستن و نخواستن این رشته یا آن رشته هستند یا بین این شغل یا آن شغل سرگردانند. یا حتی علاقه‌شان را نمی‌شناسند. اما بدانید کسی که رویا نداشته باشد هدفی ندارد. اما رویا پردازی های بدون هدف نیز بی فایده است.

پله اول رشد این است که خود را بشناسید و باید بدانید که از زندگیتان چه می‌خواهید و سپس یه نوشتن اهداف خود بپردازید.

سنگ بزرگ نشانه نزدن است

یکی از تکنیک های نوشتن اهداف، شروع کردن از هدف ها و آرزوهای کوچک است. در ابتدا هدف هایی را بنویسید که امکان دسترسی به آن‌ها راحت‌تر است. هرچه خواسته های کوچک‌تر خود را یادداشت کنید و به آن‌ها دست پیدا کنید تا دستیابی به اهداف بزرگتر نیز برای شما راحت‌تر می شود.

اگر لیستی از آرزوها و اهداف خود را به صورت روزانه و مستمر تهیه کرده و به آن ها دست پیدا کنید، سبب افزایش اعتماد به نفس خود می شوید. همچنین اگر این لیست را به مرور زمان گسترش بدهید، علاوه بر رشد و جذب خواسته‌هایی که دارید، آرزوهای خود را بزرگتر نموده و می دانید که دیر یا زود این آرزوها و اهداف نیز محقق می شود.

هیچ زمان از اهمیت نوشتن تاریخ غافل نشوید

لیست اهداف یک لیست بی پایان بوده و شباهتی به لیست های دیگر ندارد؛ از این رو نوشتن تاریخ در این لیست یک نکته مهم است. بنابر این کنار هر هدف و آرزویی که یاد داشت کردید، تاریخ آن را نیز ذکر کنید. با انجام این عمل شما متوجه خواهید شد که سفر قانون جذب شما چگونه عمل نموده است. آیا قانون جذب خوبی داشته‌اید و یا سفر قانون جذب خوبی را برای رسیدن به اهدافتان طی نمی کنید.

دسته بندی اهداف اهمیتش از سایر موارد کمتر نیست

نکته دیگری که باید در تکنیک های نوشتن اهداف به آن توجه شود، دسته‌بندی اهداف و آرزوها است. در ادامه تکمیل مطلب بالا باید بگوییم، پس از آن که اهداف خود را مشخص  نموده و تاریخ ثبت آن را نیز یادداشت کردید، نوبت به آن رسیده که تاریخ دست‌یابی به آن ها را نیز یاد داشت نمایید.

اهداف را بر اساس تاریخ دستیابی به آن ها به سه دسته کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم بندی نمایید. این دسته بندی کار شما را راحت‌تر می‌کند، زیرا مسیر شما مشخص است و می دانید در چه تاریخی باید به کدام هدف دست پیدا کنید.

 جزییات همیشه مهم است

از دیگر تکنیک های نوشتن اهداف، می توان به توجه به جزئیات اشاره کرد. به طور مثال اگر هدف شما خرید یک خانه نو است در لیست هدف های خود یادداشت نکنید یک خانه نو، بلکه جزئیات را نیز یاد داشت نمایید.

به طور مثال بنویسید یک کارگاه 3000 متری با 20 کارگر برای یک تولیدی نیاز دارم. از این طریق شما یک سری دستور ها را به صورت ناخود آگاه به ذهن خود می دهید، تا بر روی تک تک آن ها کار کند.

توجه داشته باشید هرچه شما هدف خود را به صورت جزئی‌تر یاد داشت کنید، نتیجه واضح‌تری را خواهید داشت. هرچه نتیجه دست یافتنی دقیق‌تر باشد، ذهن ناخودآگاه شما کار آمدتر خواهد شد.

از بررسی پیشرفت‌های کاری خود غافل نشوید

یکی دیگر از تکنیک های نوشتن اهداف می توان‌ به بررسی پیشرفت های کاری اشاره کرد. رسیدن به هدف برای هر شخصی جذاب و زیبا است به خصوص برای افرادی که انگیزه خود را برای رسیدن به اهداف خود از دست نمی دهند. از این رو اگر پیشرفت های کاری خود را مورد بررسی قرار بدهید، انگیزه دو چندانی برای رسیدن به اهداف خود پیدا می کنید.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • هدیه‌ی متفاوت روز معلم؛ باید تو تاریخ بنویسن
  • ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!
  • تصویری متفاوت از فرودگاه مهرآباد ۶۹ سال قبل + عکس
  • سرمربی النصر: تاریخ فینال جام حذفی مهم نیست، ما برای قهرمانی آماده‌ایم
  • (تصاویر) بازگشت تیم ملی فوتسال افغانستان به مشهد پس از تاریخ‌سازی
  • این تخم‌مرغ‌ها را مصرف نکنید
  • رسمی؛ پارما به سری آ صعود کرد
  • کرگر: بازی جمال موسیالا را بیشتر از جود بلینگام دوست دارم
  • بنویسید تا به دست بیاورید
  • هری کین یک تنه بیشتر از مهاجمان تاتنهام گل زده است!